گرامی یاد پـردل روسـتـائـی (بازنشر)
۰۸ مارچ ۲۰۲۴
۰۸ مارچ ۲۰۲۰



گرامی باد هشتم مارچ روز همبستگی و تجلیل از زنان کارگر!

"اسارت زن معلول جامعۀ طبقاتی است و آزادی او تنها با محو جامعۀ طبقاتی امکان پذیر است. اما محو جامعۀ طبقاتی از طریق برانداختن مالکیت خصوصی بر سوائل تولید امکان پذیر است.

پسمنظر هشتم مارچ بر می گردد به مبارزات حق طلبانۀ زنان کارگر. در این روز زنان کارگر با خواست تساوی حقوق برابر با مردان و کاهش ساعات کار  به پا خاستند که در ادامه پیکار زنان سراسر جهان برای رهائی از قیود ظالمانه قرون وسطائی، سلطۀ فرهنگ مردسالار و ستم سرمایه را در پی داشت. در بدو امر  خواست های بحق شان با سرکوب وحشیانۀ نیرو های سرکوبگر نظام سرمایه و فتوای مرتجعین مذهبی که طوطیان سخنگوی صاحبان کارخانجات تولید بزرگ به شمار می رفتند، به خون نشست. در اين روز كارگران نساجى زن در يك كارخانه بزرگ پوشاك  براى اعتراض عليه شرايط بسيار سخت كارى و وضعيت بد اقتصادی شان دست به اعتصاب زدند. خاطره اين اعتصاب براى كارگران جاویدان مانده، سرمشق و الگوی مبارزه و اعتصاب برای نسل های آیندۀ زنان تحت ستم و استثمار گیتی شد.
در هشتم مارچ سال ۱۹۰۸، بعد از گذشت بيش از پنجاه سال كارگران زن كارخانه نساجى كتان در شهر نيويورك با خاطرۀ اعتصاب در اين روز، به دليل تبعيض و محروميت و فشار زياد كار در مقابل حقوق بسيار كم اعتصاب خود را شروع كردند. صاحبان كارخانه به همراه ن گهبانان براى جلوگيرى از همبستگى كارگران ديگر بخش ها با اين  اعتصاب و سرايت آن به بخش هاى ديگر، اين زنان را در  محل كار شان در كارخانه محبوس كردند. به دلايل ناشناخته اى، آتش در كارخانه زبانه کشید و فقط تعداد كمى از كارگران زن محبوس توانستند خود را نجات دهند. ۱۲۹ كارگر زن در آتش سوختند.
از جمله يكى از مهم ترين مدافعان حقوق زنان  در كشور آلمان خانم كلارا زتكين  (۱۸۵۷-۱۹۳۳) خواست هاى مبارزان زن در آلمان را مبنى بر هشت ساعت كار در روز براى زنان  همين طور حق داشتن تعطيلات و مرخصى  زايمان  و برابرى حقوق در مقابل قانون مطرح كرد.
پس از شکست فاشیسم در پایان جنگ جهانى دوم، در كشور هاى اروپاى شرقى که تازه در راه دموکراسی های توده ئی و سوسیالیسم گام گذارده بودند، جشن روز زنان از سال ۱۹۴۶ دو باره
در سال هاى هشتاد بود كه در كشور های اروپائی  روز هشتم مارچ باز هم اهميت و معناى خاصى پيدا كرد. دو باره موضوعاتى مانند برابرى حقوق زنان در تمام عرصه هاى زندگى، حق سقط جنين، رفع تبعيض در زندگى خانوادگى  و حمايت از مادران در دوران حاملگى و بعد از زايمان مورد توجه قرار گرفت. يكى از نقاط اوج اين اعتراضات در سال۱۹۹۴روز اعتصاب زنان بود كه بيش از يك ميليون زن در سراسر آلمان عليه تبعيض و نابرابرى در حقوق زنان  در آن شركت كردند.
سه چهارم بيسوادان در سطح جهان را زنان تشكيل مى دهند. اكثر آوارگان و پناهندگان جنگ زنان اند. تازه در دو ماه پيش بود كه در كشور تركيه كشتن زنان تحت  نام قتل ناموسى به عنوان جرم قتل رسمیت یافت. تعيين پوشش معين براى زنان، اجبار به  حجاب و يا بی حجابى، قاچاق و خريد و فروش زنان، سوء استفاده جنسى از آنان و غيره، از نمونه های اجحافات آشكار عليه حقوق زنان هستند كه امروزه به طور عادى و در همه جا اجراء می شود.
تاریخ خیزش زنان هشتم مارچ برگی از زرین تاریخ و نمودی از مبارزات صد ساله زنان علیه ستم جنسیتیی است که نیمی از پیکر  جامعۀ انسانی زیر ضربت هیولای سرمایه و بنیاد گرایان فاشیست مذهبی زیر چتر سیاسی – اجتماعی قد راست کردند.
با پیروزی انقلاب کارگری اکتبر، با اتکای  لانۀ کوچک، "زن انقلابی و گارگر اتحاد شوروی" مایۀ بزرگ و فراگیر در آگاهی و مبارزات پیگیر عملی گردیده و باعث تغییرات  بنیادی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همراه با خواست بحق زنان در رفع کلی تبعیض علیه زنان شد. ورود زنان در پروسۀ تولید صنعتی، شرایط کاری و پیوند کاری با کارگران مرد، که دارای منافع مشترک بودند،وجود یک طبقه و آگاهی طبقاتی و خیزش های خودجوش کتله های وسیعی زن در روزجهانی زن، امکان تغییرات شگرف بنیادی را نوید داد. زنان کارگر دانستند که یکپارچگی شان در جنبش طبقۀ کارگر، راه رهائی زنان کارگر است؛ و به نحوی در پیروزی انقلاب کبیر اکتبر شوروی و تحکیم دستاورد های آن سهیم شده و باعث پخش تأثیرات آن در زندگی زنان سراسر جهان شدند.
در پیآمد اعتراضات جنبش زنان کارگر در طی سالیان متمادی، بالاخره سازمان ملل متحد در سال ۱۹۵۷ و یونسکو در سال ۱۹۷۵ هشتم مارچ را به طور سمبولیک به عنوان روز جهانی زن جدا از محتوای مبارزاتی و انقلابی  آن،  به رسمیت شناختند؛ که همه ساله زنان و مردان جهان، از این روز به طور نمادین تجلیل به عمل می آورند.  به رغم این تجلیل نمادین از روز جهانی زن، به دلیل بازتولید مستمر شرایط ستمکشی و فرودستی زنان در نظام های طبقاتی  سرمایه داری و پیشاسرمایه داری توسط مالکیت خصوصی، سلطۀ جهانی سرمایه، فرهنگ مردسالار و مذهب؛ ستم بر زنان و به ویژه زنان زحمتکش دنیا به شدت ادامه یافته است.
همچنان در کشور عقب نگهداشته شده و دربند ما قرن هاست که زنان رنجیده در چنگال خونین و بی رحم ارتجاع مذهبی، سنن خرافی قرون وسطائی، سیطرۀ طبقاتی اشرافیت فئودالی  و ارزش های منسوخ مردسالار آن، گیر مانده اند. افزون بر این، زنان ستمکش کشور ما به دلیل اسارت در مناسبات منحط فئودالی، زیرشلاق بی رحم و درداندود دژخیمان اشغالگر امریکائی ــ ناتوئی قرار داشته و ستم، استثمار، اسارت، فقر، تحقیر، تجاوز جنسی و... در این آغاز قرن بیست و یکم،  ظالمانه دامنگیر زنان و مردان مظلوم این خطه گردیده است.  جنایات روزافزون نیرو های اشغالگر امریکائی ــ ناتوئی در همسوئی با بوروکرات ها و ارتجاع اخوانی وابسته به غرب در عین سر دادن  شعار های عوامفریبانه و کذائی این ریاکاران در دفاع از زنان، بر زنان و دختران کشور ما اعمال می شود.  زنان  حتی در ازای تقرر در پست های ابتدائی باید برای سران دولت مستعمراتی رشوۀ جنسی بدهند که زهر رسوائی  و تفعن آن همه رسانه ها را گرفته است. حتی کودکان مکاتب هم از شر پابوسان حکومتی در روستا ها خلاصی ندارد که این مصیبت شیرازۀ تعلیم و تحصیل  را گسسته است. جبر، قلدری و زورگوئی در برابر مستضعفان؛ وابستگی، جاسوسی  و دم جنبانیدن در برابر مستکبران روز تا روز در کشور ابعاد وسیع تری می یابد. سرمایه داران بوروکرات، باند های قاچاق، ارتجاع دهن دریدۀ اخوانی(بنیادگرایان دینی ـ مذهبی در مجموع و اعم از شیعه و سنی) وابسته به امپریالیسم اشغالگر امریکا ــ ناتو  بوده و هر یکی در آستان بوسی ارباب استعماری از دیگری سبقت می جوید. تئوریسین های اخوانی برخاسته از گور عقبگرائی و بار آورندۀ فتوا ها و تکفیر ها زیرعباء و قبای مندرس و رسواء، در تبانی با امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکا، مصروف تداوم به ارتکاب جنایات ضد بشری علیه توده های مظلوم خلق به ویژه زنان ستمکش کشور ما  اند. نیرو های اشغالگر امریکائی ــ ناتوئی و نظامیان دولت دست نشانده در همکاری باند های  اخوانی طالبی جنایتکار  نه تنها در روستاها، بلکه در شهرها هم دست به جنایات تکاندهنده ای می زنند: از تجاوز جنسی بر زنان و کودکان، ازدواج اجباری، خرید و فروش زنان و دختران، تا سنگسار و ویرانی زیرساخت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دست می زنند؛ و کشور ویران مردم عذابدیده و بی پناه ما را به لانۀ وطنفروشان، جواسیس حرفه ئی، تروریست ها، شبکه های استخباراتی، مافیای مواد مخدر، رهزنان و تبهکاران قرن بیست و یکم مبدل ساخته اند. این گماشتگان خودفروخته و وابسته به استعمار بایست هر چه زود تر به زباله دان تاریخ پرتاب شوند. مزدوران طالب که تا دیروز دم از ضدیت با اشغالگران می زدند، اما امروز ثابت شده که جنگ های تروریستی، حملات انتحاری و انفجاری و ده ها نوع خشونت های دیگر اجتماعی در برابر مردم بیدفاع افغانستان توسط طالبان مزدور و نظامیان حکومت مستعمراتی برای تداوم حضور اشغالگرانۀ قوای متجاوز و قاتل امریکائی ــ ناتوئی بوده که بالای مردم افغانستان تحمیل گردیده است. از جمله می توان گفت که  نتایج انتخابات تقلبی که بدون مشارکت مردم افغانستان صورت گرفت، چند پارچگی درون حکومتی مستعمراتی  که متشکل از تکنوکرات ها و اخوانی وابسته به امپریالیسم همه و همه طراحی  اشغالگران امریکائی ــ ناتوئی بوده  که می خواهند ملت افغان را به جان هم انداخته و در ورای آن یک دولت مزدور و پوشالی مشارکتی تکنوکرات ها  و اخوانی  های طالبی ــ جهادی را به وجود آورند تا در پوشش آن اشغالگران امریکائی ــ ناتوئی به اهداف ستراتیژیک خود در منطقه نائل آیند.

زنان و مردان هموطن!
زنان و مردان، بایست با دید روشن، با آگاهی و تفکرهمراه با شناخت دقیق خود از دوست و دشمن، در افشای ماهیت پلید استعمار جهانی به سرکردگی امریکا و تحمیل جنگ های نیابتی و فرسایشی، تحمیل نظام برده منش و ستمگر بر دوش زحمتکشان زن و مرد کشور ما و... به تحلیل  پرداخته  و توده ها را آگاهی دهند و چهرۀ عروسک های استعمار را که با سرخاب امپریالیسم تحت نام حکومت "وحدت ملی"،" امارت و خلافت "  و یا هر نام دیگری بالای ملت و مردم ما تحمیل می گردند، خنثی سازند. ارتجاع جهادی، طالبی، داعشی تکنوکرات های خودفروخته و مزدوران رسوای مدنی ــ تسلیم طلب خادم منافع اشغالگران در حول و حوش نظام مستعمراتی غنی و عبدالله، همه "سر و تهِ یک کرباس" اند، مخل منافع ملی و دشمن زحمتکشان زن و مرد کشور ما. این مزدوران با ساز و برگ استعمار پا به صحنه گذاشته اند و سر به آستان استعمار دارند.
تا سلطۀ زورگوی استعماری امپریالیست های اشغالگر امریکا ــ ناتو  و سیطرۀ طبقاتی ارتجاع حاکم بومی در عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک واژگون نشود، ستم و مظالم بر مردم زحمتکش و تحت ستم و استثمار ما در کل و مخصوصاً بر زنان تحت ستم  افغان را پایانی نخواهد بود. راه نجات مظلومان و ستمکشان وطن اعم از زن و مرد، نه همکاری با استعمار و دست نشاندگانش و یا چشمداشت به مراحم استعماری ــ ارتجاعی، بلکه ایستادن متحدانه در برابر این دو نیروی اهریمنی است.

جاودان باد هشتم مارچ روز همبستگی زنان جهان!
نابود باد امپریالیسم و ارتجاع!